شهرآرانیوز - این مجموعه روایتی است از چند جوان ایرانی که برای اعزام به سوریه، مجبور میشوند خود را افغانستانی جا بزنند. این کتاب دیروز با حضور نویسنده، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی و جمعی از رزمندگان مدافع حرم و خانواده هایشان برگزار شد.
محمدمهدی احمدیان، نویسنده کتاب، در ابتدا از این صحبت کرد که ایده «فراری ها» چگونه شکل گرفت: «حدود سه سال پیش که در مجموعه دفتر مطالعات شروع به پژوهش در حوزه دفاع از حرم کردیم، در برههای رسیدیم به برشی جذاب از قصه شهدا و رزمنده ها. برشی بود که نشان میداد آنها چگونه برای رفتن به سوریه تقلا میکردند. همه چیز هم داشت؛ اشک داشت، لبخند داشت، درام داشت.
برای ما خیلی مقطع جذابی بود. واقعیتش اینکه یک بار رفته بودم منزل شهید هریری. خیلی هم از شهادتش نگذشته بود. خاطرم هست که ماشینی که در خانه پدرش پارک بود، خیلی فرقی نکرده بود. تصویر پشت جلد کتاب هم همین ماشین است. ما آنجا از این ماشین عکسی گرفتیم و بعدا هم دیدم مشابهش خیلی گرفته شده است.
این تصویر در گروههای مختلف خیلی دست به دست شد. اما ایده پرداختن به این بخش از زندگی شهدا و رزمندههای مدافع حرم را آقای ملکی، مسئول دفتر مطالعات، به من داد. آن موقع من درگیر نوشتن زندگی شهید کوهساری بودم. داشتم آن تکه رفتن به سوریه را مینوشتم و سعی میکردم با جزئیات و دقت بیشتری آن را بنویسم. همان بخش را فرستادم برای آقای ملکی و ایشان هم خیلی استقبال کرد و گفت این بخش را برای دیگرشهدا هم پیگیری کنید. قبلش هم چند مصاحبه برای شهیدعطایی گرفتیم.
آنجا درباره نحوه رفتن خودش صحبت میکرد که روایت سوم یا چهارم کتاب هم هست. آن بریده را من دوباره از روایتهای شهید درآوردم. کتاب «ابوعلی کجاست» آن موقع منتشر شده بود. این اثر را هم برای آقای ملکی فرستادیم و از آن موقع مراجعتهای ما به خانواده شهید شروع شد. این را هم بگویم که ما نمیتوانستیم از بخشی از مصاحبهها استفاده کنیم. نمیتوانستیم بعضی از اسمها و مکانها را بیاوریم. از این نظر کار ضعفهایی دارد و ما هم میپذیریم.»
احمدیان در ادامه درباره چفت وبستهای روایت حرف زد و اینکه چگونه با وجود تعدد راوی تلاش کرد اثرش یکدست به نظر بیاید: «من سعی کردم بدون اینکه کتاب به راوی وابسته باشد و این حس برای مخاطب ایجاد شود که راویها متعددند، از شلختگی روایی دوری کنم. در عین حال، خودم را نگه داشتم که چیزی در دهن راوی نگذارم، اما سعی کردم چفت وبستهای روایت را رعایت کنم. روایت دوسه تا از رزمندهها هم در انتهای کتاب آمده که کتاب را به دو بخش تقسیم کردهاست. یک بخشش مربوط به شهدای مدافع حرم است و بخش دوم هم مربوط به رزمندههای مدافع حرم است که در بخش دوم کتاب آمده است؛ روایتهایی که به شدت قابل تکثیر است و به تعداد همه شهدا و رزمندههای دفاع از حرم وجود دارد، اما همه باهم فرق میکند. منتها من احساس کردم این ۹ روایت جذابیت ویژهای دارند.
از آن طرف، آن قدری که دستم میرسد، میتوانم با جزئیات بیشتری از آنها حرف بزنم.» او در ادامه به این اشاره کرد که اثرش میتواند به شبهههایی که درباره مدافعان حرم وجود دارد، پاسخ بدهد: «واقعیتش آن روزهایی که داشتیم برای نوشتن این کتاب تلاش میکردیم، با خودم فکر میکردم احتمالا این کتاب میتواند به این شبهه که آنهایی که میروند، دارند پول میگیرند و در باغ سبزی به رویشان باز شده است، پاسخی بدهد. اینکه شهیدعطایی و شهیدحسن قاسمی چقدر برای رفتن به سوریه تلاش کردند و حتی چقدر خودشان را خواروخفیف کردند، اما بی خیال نشدند و تلاششان را برای رفتن ادامه دادند. آنها درواقع برای رفتن به مبارزه، مبارزه میکردند. من با خودم گفتم شاید این تلاشی باشد برای اینکه به این شبهه پاسخی داده شود.»
محمد حسینزاده، مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی، سخنران دیگر برنامه، در ادامه گفت: «اول باید بگویم اسم کتاب بسیار زیباست. «فراریها» از دنیا و تعلقات دنیایی فراری هستند. فرار از ذلت و حقارت است. این شهدا السابقون نسل خودشان هستند. این شهدا با شهدای دفاعمقدس تفاوتی دارند. آنجا حضرت امام (ره) بارها درباره حضور مردم و دعوت جوانها صحبت کرده بودند، اما برای دفاع از حرم، بنا بر اقتضائاتی، این فراخوان عمومی انجام نشد. اینها السابقون بودند. زیرا دنبال فرصت طلایی میگشتند.
برای همین، برای رسیدن به جبهه تلاشهای زیادی میکردند؛ شهدایی که میرفتند و برگشت میخوردند یا برشان میگرداندند؛ شهدایی که تا آن لحظه آخری که از تهران به سوریه حرکت نمیکردند، دلهره داشتند. این شهدا تقلب میکردند. ما در دفاعمقدس داریم شهدای نوجوانی را که شناسنامهها را دستکاری میکردند تا سنشان بالاتر دیده شود. البته هستند کسانی که تقلب میکنند برای رانت و پول و اختلاس بیشتر، اما یکی تقلب میکند برای سختی بیشتر، برای افتادن به صحنه جهاد.»
حسینزاده همچنین به صحبتهای نویسنده کتاب اشاره میکند و میگوید: «آقای احمدیان صحبتهای خیلی خوبی کردند. این اثر یکی از کتابهای خوب برای پاسخ به آدمهای مریض است؛ اینکه اینها با چه سختیهایی میرفتند؛ اینکه برادران عزیز افغانستانی ما یک مدل سختی میکشیدند و مصیبت بچههای ایرانی هم جنس دیگری داشت؛ اینکه مثلا یک نفر برود غذای افغانستانی، زبان و محلههای افغانستان را یاد بگیرد که یک وقتی در گزینش متوجه نشوند ایرانی است.»
مدیرکل اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهدای مدافع حرم را نزدیکترین شهیدان به نسل امروز جامعه میداند و میگوید: «فضایی را که این بچهها پرورش پیدا کردهاند، نگاه کنید. اول انقلاب که دفاعمقدس شکل گرفت، ما در چه فضایی دفاعمقدس را داشتیم؟
در آن برهه، در زمان چنددستگیها، اقدامات تروریستی و هزار اتفاق دیگر یک رسانه بیشتر نبود. اما شهدای مدافع حرم که نزدیکترین شهیدان به نسل امروز جامعه ما هستند، در فضایی که ماهواره و شبکههای اجتماعی اینطور گسترده حضور دارند، چنین اعتقادهای راسخی پرورش پیدا کرده است. اول باید دست پدرومادرشان را بوسید؛ دست کسی که نان حلال به آنها داد و به این درجه رساند. این دفاع فرق دارد با انواع و اقسام جنگهایی که ما در دنیا میبینیم.
این دفاع در اوج صلابتش بهشدت لطافت دارد. یک نگاهی بکنید به رابطه این شهدا با رفقایشان؛ با همسر و بچه و پدرومادرشان. نگاه کنید وقتی مثلا حسن قاسمی شهید میشود، رفقایش چه حالی موقع تشییع پیکرش داشتند.»
گفتنی است کتاب «فراریها» نوشته محمدمهدی احمدیان و گردآوریشده بهکوشش معصومه بائی و بتول پادام و امید اسحاقی و ویراسته سجاد محمدی و هاجر صفائیه است و انتشارات راهیار آن را بهتازگی منتشر کرده است.